امیرعباسامیرعباس، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

امیــــرعبــــاس*عشق مامان و باباس

تولــــد

چهارشنبه 26/10/86 زردی بچه به اوج خودش رسیده بود. خودم را بسادگی باخته بودم. بیلیروبین 12.8 بود و خیلی خدا رحم کرد که ازین بالاتر نرفت. آن روز خیلی بیتابی کردم. پشیمونم که آرامش خودم را که برای نی نی ضروری تر بود از بین بردم. وقتی خاطراتمو مینوشتم خودکارو از دستم میگرفتی... شنبه 22/10/86 ساعت نه صبح خانم دکتر مامان را ویزیت کرد و گفت که مرخص است. آقای دکتر هم نی نی را ویزیت کرد و توضیحات کاملی درمورد تغذیه و مراقبت از نوزاد به مامان داد. از آن لحظه بود که فهمیدم بچه داری نکات ریز زیادی داره که باید بدونیم و به اون سادگی که فکرشو میکردیم نیست. مامان پشیمون بود که چرا قبل از تولد نی نی اطلاعات کاملتری از بچه داری جمع آوری نک...
31 مرداد 1390