دو تا چهار ماهگی
شنبه 14/2/87 بازهم ستاره ای افتاد. عموی بابایی از بین ما رفت. بابایی سراپا غم شده. از اینهمه غم جگرش داره میسوزه. سه شنبه 10/2/87 امروز وقتی برای چک آپ برده بودمش پیش متخصص، دکتر پس از معاینه گفت که فونتانل قدامی (ملاج) بچه خیلی باریکه. عکس انداختم. معلوم شد که صفحه های جمجمه اش به هم نزدیک هستند. اگر زود بسته نشن مشکلی نیست ولی اگر زود این صفحه ها بسته بشن مغز بچه رشد نمیکنه. دکتر گفت همه چیز به شانس بستگی داره. روحیه ام درب و داغون شده. داغ مرگ پدربزرگ همزمان با این قضیه داره منو از پا درمیاره. از دوهفته پیش تا الان 3 کیلو لاغر شدم. شبها خیلی گریه میکنم. فقط خدا میدونه چقدر نگرانم. چهارشنب...