امیرعباسامیرعباس، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

امیــــرعبــــاس*عشق مامان و باباس

ببر و خرگوش

1391/7/12 16:26
نویسنده :
705 بازدید
اشتراک گذاری

امیرعباس و خرگوشش

چهارشنبه   ١٥-٦-١٣٩٠

سه ماه پیش وقتی دیدم همش داری سرما میخوری و بیماریهای ویروسی مختلف میگیری تصمیم گرفتم دیگه تو رو به مهدکودک نفرستم. به جاش توی کلاس زبان نزدیک خونه ثبت نامت کردم. فضای کلاس زبان خیلی شاد و جذابه بخصوص بالکونی که توش سرسره و چرخ فلک گذاشتند باعث شده با این محیط براحتی ارتباط برقرار کنی. مربی خوبی هم داری که تازگیها خیلی بهش علاقمند شدی.

دیروز از سفر شمال برگشتیم مسافرت رویایی و بسیار خوبی بود. هوای زیباکنار عالی بود و به همه ما خوش گذشت. همش میگفتی مامان باید برای خانم مربی سوغاتی بگیرم آخه بچه ها از مسافرت برای خانم یه چیزی توی پلاستیک میارن که سوغاتیه. ازین حرفات خیلی خوشم میاد و خوشحالم که به قول خاله ات : اینهمه مردم داری میکنی!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مهتاب تیچر زبانت
10 مهر 91 14:14
سلام امیر عباس عزیزم...عکسات واقعا" زیبا بود بخصوص اون عکست که دندون نداشتی...خیلی جیگر بودی!!!
دوستت دارم انشالله تا 120 سال دیگه زیر سایه مامان و بابا همچنان پاینده باشی و خاطراتت رو ثبت کنی.